خورشید طلا
شیطون بلا
نورشو تابید به اب دریا
قطره های اب بخار شدن
رفتن اون بالا شکل ابر شدن
باد مهربون از تو اسمون
ابرا را رو برد تو بیابون
ابر سیاه،ابر سفید
رعد و برق گرفت
بارون بارید
این شعری بود که پسر خواهرم که 5 سالش هست به من یاد داد که نکته جالبش این بود که بیش از 10 بار این شعرو تکرار کرد تا من یاد گرفتم و هر دفعه هم میگفت: دایی تو چقدر خنگی همش چرت و پرت میگی!
شیطون بلا
نورشو تابید به اب دریا
قطره های اب بخار شدن
رفتن اون بالا شکل ابر شدن
باد مهربون از تو اسمون
ابرا را رو برد تو بیابون
ابر سیاه،ابر سفید
رعد و برق گرفت
بارون بارید
این شعری بود که پسر خواهرم که 5 سالش هست به من یاد داد که نکته جالبش این بود که بیش از 10 بار این شعرو تکرار کرد تا من یاد گرفتم و هر دفعه هم میگفت: دایی تو چقدر خنگی همش چرت و پرت میگی!